تلاطم و خواسته ها
يكشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۹، ۰۱:۵۸ ب.ظ
امروز که برای امضاگرفتن فرمهای دانشگاه ازین اتاق به آن اتاق میرفتم و خیلی استرس داشتم که نکند دوباره به مشکل بخورم و بگن فلان درس را باید بگذرونی وقتی که کارم دوباره به یک هفته بعد موکول شد.
همراه با نارحتی و عصبی شدن به ابن نتیجه رسیدم که حالا که راه گریزی نیست (مثل خیلی کارهایی که تا به چالشی میخورد اولین راهی که به ذهن ما میرسه ول کردنه ) ناراحتی امری طبیعی و البته بی فایده است.
الان که چند ساعتی میگذره و مثل موتور ماشینی که چندساعت خاموشه سرد شدم درک کردم که هر خواسته ای به هرحال با تلاطم روبرواست و نمیشه زندگی رو تعطیل کرد تا این خواسته انجام بشود بلکه همراه با این تلاطم به جنبه های دیگر زندگی پرداخت تا کم کم آرامتر شویم و از بالاتربه زندگی نگاه کنیم .
۹۹/۰۶/۱۶